معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش

معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

سبک زندگی  اقتصادی امام رضا علیه السلام

12 تیر 1399 توسط زلال نور

​مسأله اقتصاد، به عنوان یکی از مهم ترین مسائل زندگی بشری، مطرح است و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد. به طور کلی نظام اقتصاد اسلامی، عبارت است از مجموعه قواعد کلی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حلّ مشکلات اقتصادی، در راستای تأمین عدالت اجتماعی.

در سیره ی اقتصادی امام رضا (علیه السلام) مشاهده می شود که ایشان در زندگی فردی و خانوادگی خویش همواره راه میانه روی را می پیمودند، و با مفاسد اقتصادی چون اسراف و …مبارزه می کردند و کار و تلاش و تولید را سرلوحه ی پیشرفت اقتصادی می دانستند.ایشان مسئولیت مدیریت اقتصاد خانواده را بر دوش سرپرست خانواده دانسته و ایشان را بر توسعه دادن در هزینه های خانواده تشویق می نمودند.

مقدمه

مسأله اقتصاد، به عنوان یکی از مهم ترین مسائل زندگی بشری، مطرح است و اسلام و سیره معصومین (علیهم السلام) نیز نگرش خاصی به آن دارد. سخنان اهل بیت(علیهم السلام) در بردارنده خیر دنیا و آخرت است. آن بزرگواران با رهنمودهای گران بهایشان، هم شیوه های خوشبختی در دنیا را فرا راه پیروانشان قرار داده اند و هم شیوه های خوشبختی در آخرت را. آموزه های به جا مانده از هشتمین امام ما نیز، هم دربردارنده رهنمودهای سامان بخشی به دنیای انسان هاست و هم به خوشبختی آخرت آنها توجه دارد. بر این اساس و به منظور آبادانی دنیای آدمیان، به اندیشه های اقتصادی امام رضا(علیه السلام)، اشاره می شود. بررسی اندیشه های اقتصادی امام هشتم آنگاه اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم، یکی از اهداف مقام معظم رهبری در نام گذاری  سال های اخیر به به کار مضاعف  و اقتصاد و تولید و…، شکوفایی اقتصادی ایران است .

بنابراین برای  پیشبرد اقتصاد خانواده وکشور الگوبرداری  از  اهل  بیت (علیهم السلام)  ازجمله در سیره ی اقتصادی امام رضا (علیه السلام) باعث رونق و رهایی انسان از  فقر و از  همه مهمتر استقلال و متکی  کشور  به خود خواهد گردید توجه به سیره امام رضا (علیهم السلام)  نشان می دهدایشان در زندگی فردی و خانوادگی خویش همواره راه میانه روی را می پیمودند و در زمینه ی اقتصاد اجتماعی همواره در رعایت حال فقرا و خدمت رسانی به نیازمندان پیش قدم بودند و با مفاسد اقتصادی چون اسراف و زراندوزی مبارزه می کردند و کار و تلاش و تولید را سرلوحه ی پیشرفت اقتصادی می دانستند..

که دراین مقاله سعی شده به سبک زندگی  اقتصادی امام پرداخته شود که امید است مورد توجه خوانندگان محترم واقع گردد.

سبک زندگی  اقتصادی امام رضا علیه السلام

کار و تلاش 

کار و کوشش، قانون عام آفرینش برای شکوفایی اقتصادی و دست یابی به اهداف و آرزوهای بلند است. هر که این قانون را به درستی به کار گیرد، دنیای او رونق می گیرد. از دیدگاه امام رضا (علیه السلام)، ارزش معنوی کار چنان است که مقام کارگر را فراتر از مقام مجاهد فی سبیل الله می داند و می فرماید: «آن که با کار و کوشش، در جستجوی مواهب زندگی برای تأمین خانواده ی خویش است، پاداشی بزرگ تر از مجاهدان راه خدا دارد..(

هرکه این قانون را به درستی به کار گیرد، دنیای او رونق می گیرد و شکوفا می شود؛ اگرچه بر آیینی جز آیین اسلام باشد. در مقابل، هرکه از این قانون مهم، غفلت کند و آن را نادیده انگارد و وانهد، دچار تنگنا، عقب ماندگی و تهی دستی خواهد شد؛ اگرچه مسلمانی شیعی و دارای مکتب «اِثنی عشری» باشد و گرچه شب و روز خویش را به دعا و توکل و عبادت سپری کند.

امام رضا(علیه السلام) به خوبی از این قانون آگاه بود، چنان که سامان بخشیدن به دنیای انسان ها را در گرو پای بندی به این قانون می دانست. در نتیجه، آنها را به کار و کوشش فرامی خواند. احمد بن ابی نصر بَزَنطی می گوید: «به امام رضا(علیه السلام)، گفتم: کوفه به من نمی سازد و زندگی در آن همراه با مضیقه است. زندگی ما در بغداد بود و در آنجا درِ روزی بر مردم گشاده است. حضرت فرمود: «اگر می خواهی بیرون بروی، برو؛ چرا که امسال، سال آشفته ای است و مردمان را چاره ای جز طلب روزی و کوشش برای به دست آوردن معیشت خوب نیست. پس طلب و کوشش را برای به دست آوردن امکانات زندگی از دست آمده».

از دیدگاه امام رضا(علیه السلام)، ارزش معنوی کار چنان است که مقام کارگر را فراتر از مقام مجاهدین فی سبیل الله (جهادگران در راه خدا) می داند و می فرماید: «اِنَّ الَّذی یطْلُبُ مِنْ فَضْلٍ یکفُّ بِهِ عِیالَه، اَعْظَمُ اَجْراً مِنَ الْمُجاهِدِ فی سَبیلِ الله؛ آن که با کار و کوشش، در جست وجوی مواهب زندگی برای تأمین خانواده خویش است، پاداشی بزرگ تر از مجاهدان راه خدا دارد».

«تنها تن آدمی نیست که به کار نیاز دارد، بلکه رشد روح او و قوای معنوی و فکر و فرهنگ و تربیت او نیز بستگی به کار دارد و بی کاری، بر معنویت آدمی نیز آثاری زیان بار می گذارد. اگر آدمی، هر چه را که نیاز دارد، در اختیار داشت و طبیعت، آماده و ساخته پرداخته به او می داد و در نتیجه، اوقات خود را پیوسته به بی کاری و فراغت می گذراند، به فساد و تباهی کشیده می شد و ناگزیر نیرو و انرژی خود را در راه هایی صرف می کرد که به نابودی خود و هم نوعانش می انجامید».

2-پرهیز از اسراف

اسراف، سرگرانی با خداوند و نعمت های اوست. آن که در به دست آوردن حتی لقمه ای نان، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» و ده ها عامل پیدا و پنهان دیگر را مؤثر می داند، هرگز اسراف نمی کند. در حقیقت، اسراف، پشت پا زدن، بی توجهی و بی حرمتی به همه عوامل یاد شده است.

هرگز شکوفایی و رونق اقتصادی، با اسراف و هدر دادن بیهوده اموال امکان پذیر نیست، و هرگز شخص و ملت اسرافکار، به رشد اقتصادی نخواهد رسید. ازاین رو، اسراف، آفت کار نیز به شمار می آید، زیرا آن که هم کار می کند و هم اسراف، مانند آن است که در صندوقی که ته ندارد، پول می ریزد و بدیهی است ثروتی برای او اندوخته نخواهد شد و پیشرفتی نخواهد کرد.

اسراف، عامل اصلی فقر و تهی دستی نیز به شمار می رود. از دیدگاه عرفانی، نعمت های پروردگار ادراک و شعور دارند و آنگاه که بی توجهی فرد را به خود حس کنند، رخت بر می بندند و فرد را از نعمت ها محروم می کنند. در مقابل، اگر از انسان توجه، احترام و ارزش ببینند، نه تنها مهمان سفره زندگی او خواهند شد، بلکه نعمت های دیگر را نیز به سوی خویش فرامی خوانند. در نتیجه، نعمتی بر نعمت شخص افزوده می شود.

با توجه به آنچه گفته شد، امام رضا(علیه السلام)، تباه سازی اموال را پدیده ای ناپسند می داند، دوستان و پیروان خویش را از این پدیده نامبارک بازمی دارد و می فرماید: «اِنَّ اللهَ یبْغِضُ. . . اِضاعَةَ الْمالِ؛ خداوند، تباه سازی اموال را دشمن می دارد. » «گفتنی است تباه کردن اموال و تضییع آنها که در این روایت آمده، مفهوم گسترده ای دارد و هر نوع تباهی و نابودی و فساد در اموال را شامل می گردد. تباهی و تضییع، ممکن است بر اثر علت هایی چند پدید آید که از جمله آنها عبارتند از: اسراف کاری و مصرف بیش از اندازه، بی اطلاعی و نبود تخصص و مهارت در مدیریت های مالی، کوتاهی و سهل انگاری در به کارگیری اموال و مانند آنها که موجب می شوند تا سرمایه زندگی تباه شود و موجب فقر و تهی دستی گردد و حتی سیر و حرکت معنوی انسان نیز دست خوش تزلزل شود. با توجه به کلیت سخن امام رضا(علیه السلام)، اگر در امور اقتصادی و مسائل مالی، برنامه ریزی درست و حساب شده ای انجام نگیرد، تضییع مال خواهد بود و اگر در داد و ستدها نیز دقت لازم به کار نرود و غبن صورت گیرد، اموال، تباه خواهد شد. »ازاین رو، امام رضا(علیه السلام) هدر دادن و تباه ساختن اموال را، مصداقی از فساد دانسته و فرموده است: «مِنَ الْفَسادِ قَطْعُ الدّرهم و الدینار وَ طَرْحُ النَّوی؛ تکه تکه کردن درهم و دینار (یا هر پولی دیگر) و دور افکندن هسته خرما (که ممکن است بذر نخلی در آینده شود)، از جمله کارهای فاسد و نادرست است»

3-قناعت

شیوه قناعت در واقع، همان پیدا کردن راه میانه است. بهره بردن از شیوه قناعت، علاوه بر آن که خانواده را از افتادن در چاله فقر نگه می دارد، اهرم کار سازی است در جهت شکوفایی استعدادها و خلق ابتکارات.در این رابطه به حدیثی قدسی از امام رضا (علیه السلام) می نگریم که فرمود:«خداوند می فرماید: تو به آن چه روزیت کرده ام خوشنود باش تا از بی نیازترین مردم باشی و من روایت می کنم که هر کس قناعت پیشه داشت سیر است و هر که قانع نباشد سیر نمی شود».

4-میانه روی در مصرف

از فضیلت های مهم اخلاقی، میانه روی در همه کارها به ویژه میانه روی در مصرف است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ اقْصَدْ فِی مَشْیک؛ در رفتارت میانه رو باش!». همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَکانَ بَینَ ذَلِک قَوَامًا؛ و آنان که چون انفاق می کنند، اسراف نمی ورزند و خست نمی کنند، بلکه میان این دو، راه اعتدال و میانه را برمی گزینند».در اهمیت میانه روی و ناروا بودن افراط و تفریط همین بس که افراط و تفریط، از نشانه های نادانی شمرده شده و حضرت علی(علیه السلام) فرموده است: «لا تَری الْجاهِلَ اِمّا مُفْرِطاً او مُفرِّطاً؛ نادان را نبینی جز آنکه یا افراط می کند یا تفریط. 

از دیدگاه امام هشتم(علیه السلام) هم کسی که در مصرف، به خود و خانواده خود سخت می گیرد و در مصرف، خست می ورزد، از جاده مستقیم بیرون است و هم آن که اسراف کرده و زیاده روی می کند. امام رضا(علیه السلام) ،هر دو شیوه را ناپسند می شمارد. یکی از یاران امام هشتم(علیه السلام) می گوید: از امام رضا(علیه السلام) درباره چگونگی تأمین مخارج خانواده جویا شدم. فرمود: «مخارج خانواده، حد وسط است میان دو روش ناپسند. » گفتم: «فدایت شوم، به خدا سوگند! نمی دانم این دو روش چیست؟ فرمود: «دو روش ناپسند، اسراف و خست است. آیا نمی دانی که خداوند بزرگ، اسراف (زیاده روی) و اقتار (سخت گیری) را ناخوشایند می دارد و در قرآن می فرماید: «آنان که هرگاه چیزی ببخشند، نه زیاده روی می کنند و نه خست می ورزند و میانگین این دو را در حد قوام برمی گزینند».

«از دیدگاه امام رضا(علیه السلام) تصرفات شخص در اموال خویش، محدود است؛ یعنی این گونه نیست که حال که اموال انسان، ملک اوست و به وی تعلق دارد، بتواند در آنها هرگونه که خواست، تصرف کند، بلکه تصرف او باید در حد میانه و متعادل و به دور از اسراف و خست باشد. او هم اجازه ندارد که خست ورزد و در مصرف بر خود سخت گیرد و هم مجاز نیست که اموال خویش را ریخت و پاش نماید. امام رضا(علیه السلام) در پایان سخن خویش به کلام خداوند استدلال فرمود که در آن واژه «قوام» آمده است. مقصود از قوام؛ یعنی آن استواری و اقتصادی که موجب سامان یافتن زندگی همه افراد می شود که در آن، نه کسی محروم ماند و نه کسی بی حساب برخوردار گردد. روشن است که هر چیز آنگاه می تواند عامل «قوام» باشد و زمینه استواری چیز دیگری را فراهم آورد که در موضع مناسب خود قرار گیرد و موضع مناسب، همان حد میانه و دور بودن از اسراف و خست است. اسراف و اقتار (خست) که دو سوی حد میانه است، ضد قوامیت مال است؛ یعنی مایه قوام و سامان یابی فرد و جامعه نیست، بلکه همین مال که عامل بقا و قوام است، در حال افراط و تفریط، عامل تباهی و هلاکت فرد و جامعه خواهد بود. بقاء و دوام و قوامیت، در حد میانه و اعتدال است».
5-مدیریت اقتصاد خانواده

یکی از توصیه های مهم امام رضا (علیه السلام) ایجاد رفاه، توسعه و سهل گرفتن در مخارج زندگی و تأمین نیازمندی ها است. از آن بزرگوار نقل شده است که فرمود: «توسعه دادن در هزینه خانواده بر شخص دارای نعمت واجب است.»

البته دو نکته در این جا قابل تأمل است؛ یکی این که حکم با وجود قید “دارای نعمت” آن را از غیر او ساقط می کند و دیگر آن که واژه توسعه، کلی و دارای ابهام است. مثلاً یکی از زاویه هایی که توسعه را همراه با مدیریت در گوشه ای از آن بیان می کند، حدیثی است که امام رضا (علیه السلام) به موضع خوراک و گرمایش خانواده اشاره می کنند. امام (علیه السلام) در این حدیث می فرماید: «سزاوار است شخص مسلمان از خوراک اعضای تحت تکلفش در زمستان بکاهد و به جای آن بر گرمایش آنان بیفزاید.»

دلیل آن سخن حضرت روشن است؛ زیرا در زمستان به خاطر کم بودن تحرک، گرمای بدن کاهش می یابد و آن چیزی که در زمستان بیشتر از کمبود غذا موجب هلاک انسان می گردد، وجود سردی بیش از حد هوا است که از آن گریزی نیست. به عبارتی دیگر با کم غذایی می توان ساخت، اما سرمای کشنده و طاقت فرسا را نمی توان به سادگی تحمل نمود. لذا امام (علیه السلام) مسئول خانواده را به مدیریت این موضوع توجه می دهد.

یکی از توصیه های مهم امام رضا (علیه السلام) ایجاد رفاه، توسعه و سهل گرفتن در مخارج زندگی و تأمین نیازمندی ها است.

کار برای توسعه در زندگی خانوادگی منحصر به مرد سرپرست خانواده نیست. زن و سایر اعضای خانواده نیز می توانند در این جهت (متناسب با توان، تجربه و سازگار با مصالح خانواده) به مسئول خانواده کمک کنند، آنان هر چند نتیجه کارشان اندک باشد، سهم مؤثری در اداره زندگی دارند که نتیجه های سودمندی را در پی خواهد داشت از جمله: کسب درآمد به منظور کمک در هزینه خانواده و تربیت نیروی انسانی کارا و متعهد، زیرا خانواده اولین محل پرورش نیروی انسانی سالم و مولد است و ناگفته روشن است که بهترین سرمایه در فرآیند پیشرفت جوامع، سرمایه های انسانی می باشند.
6-تقویت روحیه تولید

اسلام خواهان عزّت و اقتدار مسلمانان در تمامی عرصه ها از جمله عرصه اقتصادی است و تولید مقدمه رسیدن به این هدف بزرگ است؛ از این رو، اسلام برای تولید اهمیّت ویژه ای قائل شده و مسلمانان و پیروان خود را به سوى كمال و پيشرفت وفعّالیّت های مختلف تولیدی چون تولیدات کشاورزی، دامداری، صنعتی و نیز تجارت تولیدات دعوت می کند. . اميرالمؤمنين عليه‌السلام مى‌فرمايد: «هر كس دو روزش يكسان باشد (و پيشرفتى نكند) زيان كرده است»

لذا می بینم اقا معظم رهبری (دام برکاته) نیز بر این مسئله به وفور تاکید داشته و می فرماید:

 آنچه که در درجه‌ی اول در ایجاد قدرت ملی مهم است، به نظر من دو چیز است: یکی علم است، یکی ایمان. علم مایه‌ی قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاریخ؛ در آینده هم همین جور خواهد بود. این علم یک وقت منتهی به یک فناوری خواهد شد، یک وقت هم نخواهد شد. خود دانش مایه‌ی اقتدار است؛ ثروت‌آفرین است؛ قدرت نظامی آفرین است؛ قدرت سیاسی آفرین است. یک روایتی هست که می فرماید: «العلم سلطان» – علم، قدرت است – «من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه یعنی مسئله، دو طرف دارد: اگر علم داشتید، می توانید سخن برتر را بگوئید، دست برتر را داشته باشید – «صال» یعنی این – اگر نداشتید، حالت میانه ندارد. 

چنان چه امام رضا علیه السلام نیز برای  تقویت  روحیه تولید و نیز رفع نیازمندان  به شکل  عملی در دوران ولایت عهدی با کارهایی از قبیل ساخت مسجد و حمام، احداث چاه و قنات، و سعی در تقلیل مالیات ها گام بلندی در رفع نیازِ نیازمندان برداشتند.

 نظر دهید »

گوشه ای  از  فضائل  امام رضا علیه السلام

12 تیر 1399 توسط زلال نور

​چکیده

امامان پاک در میان مردم و با مردم به گونه ای  می زیستند، که عملا به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت می آموختند، آنان الگو و سرمشق دیگران بودند، و با آنکه مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز می ساخت، و برگزیده ی خدا و حجت او در زمین بودند در عین حال در جامعه حریمی نمی گرفتند، و خود را از مردم جدا نمی کردند، و به روش جباران انحصار و اختصاصی برای خود قائل نمی شدند، و هرگز مردم را به بردگی و پستی نمی کشاندند و تحقیر نمی کردند…از جمله آنان امام رئوف  امام رضا علیه السلام است ایشان  همچون دیگر  ائمه  دارای اوصاف  اخلاقی بسیار  زیادی بودند که در  مقاله حاضر سعی شده به  ذکر بیان فضائل اخلاقی و صفات حمیده پیشوای هشتم شیعیان پرداخته شود  امید است که ره توشه ای باشد برای پویندگان راه امامت و ولایت.

مقدمه

حمد و سپاس خداوندی را که بر مبنای لطف و کرم و محبت و عنایت خویش قبل از آفرینش مخلوقات، گنجینه ها و حقایقی را آفرید تا برای تمام موجودات به ویژه انسان، سرمایه ارتباط، منبع علم و اسرار، مصدر کائنات و خورشید ملکوت و تبلور صفات الهی در آفرینش باشند. و درود فراوان به روان تابناک سالار انبیاء و مرسلین، آخرین سفیر هدایت حضرت محمد مصطفی(صلوات الله علیه) و دودمان پاکش باد که نجات‏دهندگان از تاریکی و ظلمات و مشعل‏داران علم و روشنایی هستند.

آن بزرگوار همانند دیگر امامان معصوم(عليه‌السلام) دارنده تمام کمالات و فضائل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش او پرداخته اند.

که در این مقاله سعی شده به برخی از فضائل  و مناقب حضرت پرداخته شود که امید است مورد توجه خوانندگان محترم واقع گردد. 

گوشه ای  از  فضائل  امام رضا علیه السلام

ولادت و شهادت امام رضا(علیه السلام)

امام هشتم شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (عليه‌السلام) روز یازدهم ذیقعده سال 148 هـ. ق در مدینه دیده به جهان گشوددوران امامت آن حضرت 20 سال بود که با سه تن از حکمرانان مستبدّ عباسی، یعنی هارون (ده سال)، امین (پنج سال) و مأمون (پنج) سال معاصر بود. امام رضا در آخر ماه صفر سال 203 هـ. ق در سن 55 سالگی توسط مأمون مسموم شد و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محلات مشهد مقدس محسوب می شود به شهادت رسید و در محل مرقد فعلی به خاک سپرده شد.

پدر  ومادر  امام 

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال ۱۸۳ ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند مادر آن حضرت «خیزران» نامیده می‌شد برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه «نجمه» و کنیه اش «ام البنین» بوده است
نام و القاب امام رضا(علیه السلام)

نام مبارکشان «علی»، کنیۀ آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ رضا، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و… هستند اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

امام محمدتقی (عليه‌السلام) امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل می‌فرمايند : «خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بوده‌اند و ايشان را برای امامت پسنديده‌اند و همينطور (به خاطر خلق و خوی نيكوی امام) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضی و خشنود بود‌ند.»

يكي دیگر از القاب مشهور حضرت «عالم آل محمد» است. نقل شده است که امام کاظم (عليه‌السلام) به فرزندانش می‌گفت: «برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد است.» اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان می‌باشد؛ جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش, به‌ويژه علمای اديان مختلف انجام داد و در همه آن‌ها با سربلندی تمام بيرون آمد، دليل کوچکی بر اين سخن است. اين توانايی و برتری امام, در تسلط بر علوم، يكی از دلايل امامت ايشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در اين مناظرات, كاملاً اين مطلب روشن می‌گردد كه اين علوم جز از يك منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد. 

فضایل و مناقب امام 

درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می گوید: «هرگز ندیدم که امام رضا (عليه‌السلام) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی داد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند خنده کند، بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره می نشاند.»

اینک در  ذیل به برخی از  این فضایل اشاره می کنیم:

1-برترین اندیشمند

خود امام رضا (عليه‌السلام) در مورد دانش بی کران حضرتش و برتری بر اندیشمندان و متفکّرین علوم مختلف می فرماید: «زمانی من در مسجدالنبی می نشستم و در آن موقع دانشمندان زیادی در مدینه بودند، هرگاه یکی از آن ها در پاسخ پرسشی عاجز می گشت و دیگران هم نمی توانستند از عهده جواب برآیند، همگی به من اشاره می کردند و مسائل مشکل را مطرح می کردند و من پاسخ همه آن ها را می دادم.»

مرحوم شیخ صدوق می گوید: «مأمون در هر جا که احتمال می داد دانشمندی باشد و توانایی مناظره و مباحثه با امام رضا(عليه‌السلام) را داشته باشد به مجلس خویش دعوت می کرد و او را با امام هشتم(عليه‌السلام) وارد بحث می نمود.

او در این زمینه تلاش های فراوانی به عمل آورد تا اندیشمندان و نظریه پردازان فرقه ها و گروه های مختلف اسلامی و غیراسلامی در مباحثه علمی بر آن حضرت پیروز شوند، امّا امام رضا(عليه‌السلام) در تمام آن جلسات و مناظره های سنگین و پیچیده بر تمام دانشمندان عصر خویش غلبه می کرد. آن حضرت با کسی به بحث و مناظره نمی پرداخت مگر این که در پایان، طرف مقابل به فضیلت و برتری و دانش سرشار امام هشتم (عليه‌السلام) اعتراف می نمود و در برابر استدلال های قوی و محکم او سر تعظیم فرود می آورد.».

2-دریای کرم

«یسع بن حمزه» می گوید: در مجلس امام رضا(عليه‌السلام) مشغول گفت و گو بودیم که مردی وارد شد و گفت: سلام بر تو ای فرزند پیامبرخدا! من مردی از دوستان شما هستم. اکنون از زیارت خانه خدا بازگشته ام و چیزی که بتوانم با آن خود را به خانه برسانم ندارم. مرا به دیارم بفرست، من دارای نعمت و دولت هستم و مستحق صدقه نیستم. آنچه به من ببخشی از سوی شما صدقه خواهم داد. امام (عليه‌السلام) از او خواست بنشیند بعد از پایان جلسه حضرت به خانه رفت و لحظاتی بعد در را بست ؛ سپس دستش را از بالای در بیرون آورد و پرسید آن مرد خراسانی کجاست؟ مرد پاسخ داد: این جا هستم. امام(عليه‌السلام) فرمود: این دویست دینار را بگیر و با آن هزینه سفرت را تأمین کن. یکی از یاران حضرت پرسید: فدایت شوم به او مهربانی کردی و چهره پنهان ساختی؟!

حضرت فرمود: چون نیازش را برآوردم، نخواستم خواری خواهش را در چهره اش ببینم. آیا این حدیث پیامبر(ص) را نشنیده ای که فرمود: کار نیکی که پنهان انجام شود، برابر هفتاد حج است.

3-مدافع حریم اسلام

مسأله دفاع فرهنگی و علمی از کیان اسلام و جلوگیری منطقی از بدعت ها و گمراهی ها از ضروریات اسلام است و موجب پاداش های عظیم و محبوبیّت های بسیار بزرگ در پیش گاه خداوند خواهد شد ؛ به طوری که پیامبر(ص) در مورد نگهبانی از حریم دین و حکومت اسلامی فرموده است: «یک شب نگهبانی از حریم حکومت اسلامی برتر از هزار شب عبادت که روزش را انسان روزه بگیرد می باشد.»

حضرت امام رضا(عليه‌السلام) در این راستا می فرماید: «عده ای از غالیان، اخباری را در مورد تشبیه به خدا و مسأله جبر در شأن ما به دروغ جعل کردند و با این بیهوده گویی ها عظمت خدا را کوچک نمودند.

هر کس آن ها را دوست بدارد با ما دشمنی نموده و هر کس آنها را دشمن بدارد با ما دوستی نموده است ؛ هر کس با آن ها رابطه برقرار سازد از ما بریده است و هرکس از آن ها ببرد با ما پیوند برقرار نموده است، هرکس نسبت به آن ها بی اعتنایی کند، به ما نیکی نموده و هرکس به آنها نیکی کند، به ما بی اعتنایی و جفا کرده است: هر کس آن ها را گرامی بدارد به ما اهانت نموده و هر کس که به آن ها اهانت کند، به ما احترام نموده است، هر کس به آنها بدی کند به ما خوبی کرده و هر کس به آن ها خوبی کند، به ما بدی نموده است، هر کس آن ها را تصدیق کند، ما را تکذیب نموده و هرکس که آنها را تکذیب کند، ما را تصدیق نموده است. هر کسی که شیعه ماست، هرگز آن ها را یار خود نگیرد و با آن ها همکاری ننماید.»

4-کرامات رضوی

معجزات و کرامات حضرت رضا(عليه‌السلام) بسیار زیاد است، به طوری که شیخ حرّ عاملی می نویسد: «معجزات امام رضا (عليه‌السلام) از حدّ تواتر تجاوز کرده است.»  بنابراین چه بسیار انسان هایی هستند که با تشرّف به بارگاه ملکوتی آن امام همام (عليه‌السلام) از دریای بی کران کرامتش بهره و نصیبی برده اند.

شیخ صدوق می گوید: وقتی رکن الدوله، یکی از وزرای حکومت آل بویه را از رفتن به زیارت امام علی بن موسی الرضا(عليه‌السلام) با خبر ساختم، به من گفت: مرقد آن امام (عليه‌السلام) را بارها زیارت کرده ام و حاجت های زیادی از ایشان گرفته ام. هنگامی که به آن جا رفتی برای من دعا کن و به جای من زیارت نما که در آن مکان دعا اجابت می شود.

«ابومنصور عبدالرزّاق» وقتی فهمید که حاکم توس (معروف به بیوردی) فرزندی ندارد، به او گفت: چرا به زیارت امام رضا (عليه‌السلام) نمی روی تا در آن جا از خداوند فرزندی طلب کنی؟ من بارها در آن جا حوائجی از خداوند خواسته ام و خداوند حاجتم را به برکت آن امام بزرگوار بر آورده نموده است. حاکم توس می گوید: نزد امام رضا(عليه‌السلام) رفتم و از خداوند حاجتم را خواستم. خداوند فرزند پسری به من عطا کرد.
5-انیس قرآن

ره پویان راه یقین و سالکان کوی عشق از آن جایی که دل در گرو ذات اقدس خداوند دارند، کتاب او را پرتوی از ذات الهی و واسطه سخن ربّ مالک با عبد سالک می دانند، از این رو با قرآن انس ویژه ای داشته و دل و جان و اعمال خویش را با آن گوهر حیات بخش خدایی می کنند.

در سیره هشتمین ستاره فروزان آسمان امامت و ولایت انس با قرآن به وضوح دیده می شود. آن بزرگوار هر سه روز یک بار تمام قرآن را تلاوت می کرد و در آیات آن تدبّر می نمود.

امام رضا(عليه‌السلام) شب ها هنگام خوابیدن، در بستر خویش زیاد قرآن می خواند و چون به آیه ای می رسید که در آن یادی از بهشت یا جهنم شده است، می گریست و از خداوند بهشت می طلبید و از دوزخ به خداوند پناه می برد: «… فاذا مرّ بآیةٍ فیها ذکر جنّةٍ او نارٍ بکی و سأل اللّه الجنّة و تعوّذ به من النّار.»

همچنین درباره اوصاف قرآن سخنان گهرباری از ایشان به یادگار مانده است که هر خواننده را به فکر و اندیشه در این کتاب وا می دارد. آن حضرت قرآن کریم را کتاب هدایت گر، سرچشمه حیات و مایه عزّت دانسته، بنابراین می فرماید: «هو حبْل اللّه المتین و عروتُهُ الوثْقی و طریقتُهُ المُثلی، المؤدّی الی الجنّة و المنجی من النّار لا یخْلُقُ من الازمنة و لا یغثُّ علی الالسنة لانّه لمْ یجعلْ لزمانٍ دون زمانٍ بلْ جُعل دلیلُ البرهان و حجّةٌ علی کلّ انسانٍ لایأتیه الباطلُ منْ بین یدیه و لا من خلفه تنزیلٌ من حکیمٍ حمیدٍ؛ قرآن ریسمان محکم الهی و دستگیره محکم و راهی نمونه و بی بدیل است که به بهشت منتهی می شود و انسان را از آتش نجات می دهد. در طول زمان کهنه نمی شود و ارزش و اعتبار خود را از دست نمی دهد، زیرا برای یک عصر قرار داده نشده است، بلکه راهنما، برهان و حجّت برای هر انسان است. باطل و نادرستی در آن راه نمی یابد، نه از پیش رو و نه از گذشته ها. این کتاب فرستاده خدای حکیم و ستوده است».

6-پاسدار نماز

همه پیامبران و امامان و اولیای خدا حرمت نماز را به بهترین وجه حفظ می کردند و آن را با کیفیت بسیار عالی اقامه می نمودند. پس از معرفت به خدا و اصول اعتقادات، بر همه چیز آن را مقدّم می داشتند.

از منظر حضرت رضا(عليه‌السلام) هیچ عملی برتر و با ارزش تر از نماز نیست و آن را در اول وقت اقامه می کرد به همین جهت آن حضرت (عليه‌السلام) به «ابراهیم بن موسی» فرمود: «لاتؤخّرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ…؛ نماز را همیشه در اول وقت شروع کن و آن را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز…»

امام هشتم به هیچ قیمتی فضیلت نماز اول وقت را از دست نمی داد. حتی در مهم ترین جلسات سیاسی و علمی امام به نماز اول وقت اهمیّت می داد. نقل می شود که به دستور مأمون، علمای برجسته از فرقه های گوناگون در مجالس مناظره حاضر می شدند و امام رضا(عليه‌السلام) با آن ها بحث و مناظره می کرد. در یکی از این مجالس «عمران صائبی» که از دانشمندان بزرگ بود، حاضر شد و درباره توحید با امام رضا(عليه‌السلام) وارد گفت و گو گردید. در آن جلسه امام سؤال های او را با حوصله، متانت و استدلال های قطعی پاسخ داد و او را به سوی توحید متمایل کرد. هنگامی که بحث و مناظره به اوج خود رسیده بود، حضرت رضا(عليه‌السلام) احساس کرد که وقت اذان ظهر و هنگام نماز است، بنابراین به مأمون فرمود: وقت نماز فرا رسیده است.

عمران صائبی که به حقایقی دست یافته و از دریای دانش سرشار امام هشتم بهره هایی برده بود با التماس گفت: آقای من! گفت و گو و پاسخ های خویش را قطع مکن، زیرا دل من آماده پذیرش سخنان شماست. امّا آن حضرت تحت تأثیر سخنان عاطفی و احساس برانگیز او قرار نگرفت و فرمود: عیبی ندارد نماز را می خوانیم و دوباره به گفت و گو ادامه خواهیم داد. در این حال امام و همراهان به اقامه نماز مشغول شدند. حضرت بعد از اقامه نماز دوباره به گفت و گو ادامه داد و پاسخ های روشن گرانه خویش را ارایه نمود.

7-اسوه شجاعت

پس از شهادت حضرت امام موسی کاظم(عليه‌السلام) دوران امامت حضرت امام (عليه‌السلام) در عصر هارون آغاز شد. با این که شرایط بسیار سخت بود امام امامت خود را آشکار و هدایت مردم را شروع کرد.

محمدبن سنان که یکی از شیعیان است می گوید: به امام رضا(عليه‌السلام) عرض کردم: «شما چگونه جرأت کردید که بعد از پدرتان، امامت خود را آشکار کنید با این که از شمشیر هارون خون می چکد؟» آن حضرت در پاسخ سؤال من فرمود: «همان گونه که پیامبر(ص) در برابر ابوجهل ایستادگی و مقاومت کرد و فرمود: اگر ابوجهل یک دانه مو از سرم بردارد من پیامبرنیستم، من نیز به شما می گویم: اگر هارون از سرم یک لاخه مو بگیرد، من امام نیستم.»

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش

معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا‌سلام.الله علیها شوش وبلاگی برای ارائه پژوهش ها و مقالات طلاب وبلاگی برای یادگیری نوشتن

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • بروشور پژوهشی
  • سایت های مفید برای پژوهش
  • مقالات پژوهشی
  • منابع پزوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس